ده نکته برای هر زبان‌آموز

یادگیری بهتر و سریع تر زبان های خارجی، سال های سال است که ذهن ها را مشغول خود کرده و دانشمندان و محققان را به ارائه نظریه های متعددی وا داشته است. اما به راستی بهترین روش برای یادگیری زبان کدام است!؟ 

بگذارید  همین ابتدای کار خیالتان را راحت کنیم، هیچ پاسخی برای پرسش فوق وجود ندارد؛ اما این بدین معنا نیست که یادگیری سخت و گمراه کننده خواهد بود، بلکه اگر شناخت  درستی از توانایی های خود داشته باشیم و راه درست را پیش بگیریم موفقیت دیر یا زود رخ می نماید.

 

 

حال قصد داریم به تعدادی از این نکات تعیین کننده اشاره کنیم.

(توجه داشته باشید با اینکه به زبان انگلیسی در این متن اشاره شده نکات زیر می توانند برای زبان آموزان هر زبانی مفید واقع شود.)

 

 

هم رنگ جماعت نشوید !!

گاهی اوقات برای موفقیت لازم است تا راه های جدید را امتحان کنید. همیشه بهترین راه، رایج ترین راه نیست. سعی کنید تا روش های جدید را که قبلا حتی به آنها فکر هم نکرده بودید امتحان کنید. برای مثال مدت کوتاهی را به روش های خود آموز بپردازید، از برنامه های آموزش زبان (Duolingo, Rosetta Stone,…) استفاده کنید یا در کلاس های آنلاین شرکت کنید. با اینکه تاثیر موسسات آموزش زبان در طولانی مدت چشمگیر است، اما جالب است که بیشتر زبان آموزان به دلیل عدم توجه کامل به فعالیت های درون کلاسی نمی توانند در کوتاه مدت تغییر بارزی را پدید آورند و  این امر منجر می شود که دلسرد شوند و حتی سعی در بهبود توانایی های خود با مطالعات شخصی نداشته باشند. این در حالی است که استفاده از روشی نوین، به صورت درست، میتواند هم به یادگیری سرعت ببخشد و هم آن را شیرین تر و جذاب تر کند. سعی کنید از اصطلاحات و جملات مختلف که در طول روز در متون متفاوت به آن ها  بر می خورید استفاده کنید، با کلمات جدید داستان بسازید یا در متون مرتبط آن ها را به کار ببرید. به فیلم و موسیقی انگلیسی روی بیاورید و با دقت بیشتر از آنها استفاده کنید و در آخر از نرم افزار های آموزشی و کمک آموزشی قافل نشوید. (بهترین نرم افزار های آموزشی و کمک آموزشی برای زبان آموزان.)


خودتان را گول نزنید !!

 

یکی از بزرگترین مشکلات زبان آموزان در ایران این است که خود را با مباحثی مانند نمره، ترم های گذرانده شده، مدارک اخذ شده، لهجه و… گول میزنند! بله، شاید باورش سخت باشد که بگوییم هیچ یک از موارد ذکر شده نشان دهنده ی توانایی و مهارت در یک زبان نیست. بلکه توانایی گفت و شنود، تلفظ مناسب، خواندن و درک مطلب درست و نگارش با املا و ویرایش صحیح است که توانایی زبانی یک فرد را از دیگری برتر می سازد. حتما تا به حال دیده اید که فردی با گذراندن بیش از ۱۲ ترم در یک موسسه زبان و پرداخت هزینه ای گزاف حتی توانایی ساخت یک جمله پیچیده ی انگلیسی را ندارد و عموما نمی تواند بدون آمادگی قبلی بیش از چند کلمه ی جسته  گریخته در انگلیسی به گفتگو بپردازد؛ این موضوع باعث میشود زمان که با ارزش ترین دارایی هر فرد است، بدون هیچ نتیجه ای تلف شود. مورد دیگر مدارک اخذ شده در زمینه مهارت زبانی است؛ متاسفانه باید بگوییم این مبحث سال های سال است که باعث عوام فریبی شده است؛ چرا که حتی معتبرترین مدارک مهارت زبانی در دنیا (TOFEL, IELTS, PTE,..) فقط در نمرات بالا یعنی حدود ۶۰% کل نمره دارای ارزش هستند، پس وقتی حرف از مدارکی که موسسات سودجو به زبان آموزان ارائه می دارند به میان می آید، واژگانی جر کوزه و آب در ذهن تداعی نمی شود. ( با آزمون های انگلیسی بیشتر آشنا شوید.)

همه این ها را گفتیم تا به این نتیجه برسیم که پذیرش اشتباه و ناتوانی در یک زمینه خود بخشی از راه حل است. پس اول از همه سعی کنید تا مشکلات خود را در یادگیری و استفاده از زبان انگلیسی بیابید و با حل آنها به یادگیری خود سرعت و کیفیت  ببخشید. وقتی بدانیم در کجای مسیر قرار داریم و میخواهیم به کجا برسیم با اندکی راهنمایی می توان زودتر از آنکه فکرش را می کنیم به راه راست برگردیم.


 لهجه، تلفظ و آهنگ صدا ‘کلاس’ ندارد!

اگر وقت خواندن این پاراگراف را ندارید جان کلام این است: “به جای تلاش برای تقلید یک  لهجه ی خارجی دانش خود را در آن زبان  بهبود ببخشید و برای خواندن ادبیاتش وقت بگذارید، لهجه نه برایتان نون می شود نه آب”

اشتباه نکنید تلفظ درست با تقلید نکردن یک لهجه خارجی در تناقض نیست؛ دکتر محمد جواد ظریف را در نظر بگیرید، اون زبان انگلیسی را با تلفظ  درست اما با لهجه ی فارسی صحبت می کند (که البته ریشه در حفظ تمامیت فرهنگی دارد). اما نکته  اینجاست که او تنها کسی نیست که این روند را پیش گرفته است، امروزه دیگر داشتن یک لهجه مشابه سخنگویانی که زبان را به عنوان زبان مادریشان استفاده می کنند، ارزش محسوب نمی شود. حال گروهی از زبان آموزان خواهد پرسید “اگر قصد داشتیم آزمونی بین المللی بدهیم تکلیف چیست؟”؛ پاسخ بسیار سر راست است، یاد بگیرید لهجه های مختلف را بشنوید و درک کنید اما به یاد داشته باشید، داشتن یک لهجه خارجی در آزمون گفتاری امتیاز محسوب نمی شود. (چطور تلفظ صحیح تری داشته باشیم؟)

بسیاری از زبان آموزان فکر می کنند که با حذف یا تغییر برخی از حروف لهجه ی خود را تغییر داده اند ( مثل تلفظ خفیف و کامی r در لهجه آمریکایی و عدم تلفظ آن در لهجه بریتانیایی) اما راستش بخواهید این تصور کاملا اشتباه است، چرا که یک لهجه به موارد مختلفی وابسته است که تنها یکی از آنها تلفظ کلمات است. تلفظ یک کلمه نیز به عوامل مختلفی بستگی دارد برای مثال حذف و یا تغییر صدای یک حرف، استرس و… عواملی هستند که ممکن است از زبانی به زبان دیگر یا لهجه ای به لهجه دیگر متفاوت باشند و باعث شوند که یک لغت یکسان به چند صورت تلفظ گردد که بی شک این تفاوت ها اکثرا چشمگیر نیستند. اما همان طور که می دانید زنجیره ی کلمات در مکالمه، فقط از کلمات جدا از هم که پشت سر هم تلفظ شوند، به وجود نیامده بلکه هر زبان یا لهجه آهنگ خاص خود را دارد. برای مثال نه تنها آهنگ بیان در لهجه ی آمریکایی با دیگر لهجه های انگلیسی متفاوت است بلکه تفاوت های بارزتر دستوری و واژگانی هم از جمله ی این تفاوت ها هستند(انگلیسی آمریکایی و بریتانیایی، کدام بهتر است؟). به علاوه گاهی اوقات به دلیل رعایت افت و خیز در کلمات و آهنگ بیان، استرس کلمات تغییر می کند که بدون شک در نگاه اول به آن پی نخواهید برد.

در آخر باید بگوییم، امروزه مهم ترین عامل برای هر زبان آموز ابتدا برقراری ارتباط بدون سوبرداشت و تلفظ درست کلمات در یک نظام آوایی است، نه تلاش برای تقلید یک لهجه. هیچ کس منکر این حقیقت نیست که صحبت کردن با یک لهجه انگلیسی ممکن است زیبا و دلنشین باشد اما بدون شک یک اصل در زبان آموزی نیست. پس سعی کنید یک نظام آوایی را انتخاب کرده و پیوسته کلمات را در همان نظام تلفظ کنید تا از دوگانگی تلفظ جلوگیری به عمل آورید. بعلاوه، مکالمه طبیعی را در دستور کار خود قرار دهید و سعی کنید خود را ملزم کنید تا از ساختار های جدید در مکالمات روزمره استفاده کنید.


خود را با برخورد های زبانی بمباران کنید!

یک بچه نوزاد را در نظر بگیرید؛ آیا تا به حال به فرایند فراگیری زبان در کودکان دقت کرده اید؟ این فرآیند در تمام دنیا یکسان است و دقیقا در یک زمان کودکان در سراسر جهان شروع به حرف زدن می کنند. خواه آن زبان چینی یا عربی باشد یا انگلیسی تمامی کودکان در سن ۱٫۵  تا ۲ سالگی شروع به تکلم می کنند. یک بار دیگر به این زمان دقت کنید، ۱٫۵ تا ۲ سال! این زمان بسیار زیادی است . نه؟  در طی این ۲ سال یک کودک فقط به صداها و سخنان اطرافیانش گوش می دهد بدون اینکه از قوانین زبان خبر داشته باشد. این بدین معنا نیست که روند یادگیری زبان اول و دوم یکسان است و فقط باید بدون هیچ تلاشی به هر منبعی از زبان گوش دهیم، بلکه صرفا اهمیت برخورد با زبان را بازگو می کند. برخورد مستمر و صحیح با نمونه های واقعی زبان که متناسب سطح توانایی شماست یادگیری را سریع، آسان و هدفمند می سازد. (زبان با طعم قهوه!)

حال به سیستم آموزش زبان در مدارس ایران برمیگردیم! ما از اولین جلسات آموزش زبان به خواندن و نوشتن و از همه بدتر مبحث گرامر تاکید میکنیم، بدون اینکه این فرصت را به زبان آموز بدهیم تا به صورت ناخود آگاه با زبان آشنا شود و قوانین زبانی را در متون کشف کند. پس شکی نیست که برای خود غولی  بی شاخ و دم می سازیم.  توصیه میکنیم تا حد امکان برخورد خود با زبان بیشتر کنید، اما همان طور که گفتیم برخورد فعال، صحیح و هدفمند. نکته مهم این است، حتما نباید مطالعه کنید، بخوانید، بازی کنید و لذت ببرید؛ به بیان دیگر نیازی نیست که یادگیری را برای خود به عذابی دردناک تبدیل کنید سعی کنید برخورد با زبان را هرچه لذت بخش تر کنید، تا بیش از پیش به آن توجه کنید و حس رضایت بیشتری داشته باشید. (بازی کنید تا یاد بگیرید!)

لازم نیست حتما فایل های آموزشی را  که با قیمتی گزاف به فروش می رسند خریداری کنید. هر فیلم، پادپخش، کتاب، مجله، یا حتی آهنگی می توانید نمونه ای عالی از زبان باشد که اگر درست، به موقع و در سطح مناسب خود بکار گرفته شود تاثیر شگرفی خواهد داشت. سعی کنید پاسخ سوالات خود را به انگلیسی جستجو کنید، کتاب داستان انگلیسی بخواند، یادداشتی از خلاصه ی داستان و فیلم ها بردارید، آنها را برای دوستان و همکلاسی هایتان بازگو کنید و واژگان و ساختارهای جدید را در متون مشابه به کار بگیرید.


انگلیسی را وارد زندگی روزمره ی خود کنید

از اولین روزها در موسسه های زبان به این نکته پی بردیم که زبان مبحثی بسیار فرار است و در صورت ایجاد وقفه بین دوره ها، بخش گسترده ای از مطالب را فراموش می کردیم یا کاهش چشمگیری در مهارت هایمان پدید می آمد. این نکته نشان دهنده ی این موضوع است که اگر انگلیسی را وارد بند بند زندگیمان نکنیم هیچ گاه نمیتوانیم به موفقیت برسیم. اما سوال این است : چگونه!؟

در جواب باید بگوییم واقعا کار سختی نیست. سعی کنید یاداشت های روزانه یتان را به زبان انگلیسی بردارید. هر روز زمانی رابرای مطالعه آزاد انگلیسی معین کنید. اخبار را انگلیسی دنبال کنید، داستان های کوتاه و رمان های انگلیسی بخوانید (رمان ها و داستان های کوتاه مناسب برا زبان آموزان)، تفریح های زورمره را با انگلیسی عجین کنید. قبل از کلاس حتما زمانی را به پیش خوانی مطالب درسی اختصاص دهید و خود را برای گزارش روزانه آماده کنید؛ نگارش خاطرات روزانه به انگلیسی هم ایده بسیار خوبی است. از منابع انگلیسی در مطالعات تخصصیتان استفاده کنید (گنجینه هایی که باید به انگلیسی خواند). در آخر، منو ی گوشیتان را فارسی نکنید!


 ((کم رنگ ترین جوهر ها از قوی ترین حافظه ها ماندگار ترند))

شاید یکی از بزرگ ترین مشکلات ما ایرانی ها این باشد که از یادداشت کردن گریزانیم! نه تنها در یادگیری بلکه در زندگی روزانه نیز هیچ توجهی به این موضوع نداریم. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به مطلب مهم یا جالب برخورده اید اما چون آن را فقط به خاطر سپرده بودید پس از مدت کوتاهی (حداکثر چند روز) به طور کامل فراموشش کردید. در یادگیری زبان های خارجی یادداشت کردن مطالب مختلف که در شرایط متفاوت با آنها روبه رو می شوید بسیار مهم و تایین کننده است، از واژگان و اصطلاحات  گرفته تا نکات کلیدی و جملات زیبایی که در کتاب ها می خوانید. سعی کنید واژگانی که به تازگی با آنها آشنا شده اید را یادداشت کنید، اما نه به صورت پراکنده و در کتاب درسی بلکه ترجیحا در یک دفترچه، سالنامه و یا حتی بهتر در تلفن همراهتان، خواه بخش یادداشت یا به عنوان فلش کارت، که بتوانید هر زمان و هرجایی به آنها دسترسی داشته باشید. روش ها و مطالب برای یادداشت برداری محدود نیستند پس سعی کنید هر مطلبی که به نظرتان مهم میرسد را یادداشت و بعدا دوباره مرور کنید. (چطور یادداشت برداریم؟)


تمرین، تمرین و باز هم تمرین

تاثیر تمرین و تکرار در یادگیری امری انکار ناپذیر است. از دروسی تئوری که با اعداد و ارقام سر کار دارند گرفته تا تربیت بدنی، همه و همه پیرو این قانون اند که تمرین بیشتر موجب قدرت گرفتن بدن و مغز انسان می شود و موفقیت را به او بسیارنزدیک می کنند. یادگیری زبان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ پس تا میتوانید تمرین و تکرار کنید، همان طور که پیش از این گقتیم از کاربرد رسانه های مختلف قافل نشوید، با انتخاب روش درست با شناختی که از خود دارید، از مطالعه و تمرین لذت ببرید و یادداشت ها را به صورت روزانه مرور کنید؛ نهایتا، بهترین زمان را برای مطالعه قرار دهید نه درست قبل یا بعد خواب! (یادگیری بدون مغز!)


 از حرف زدن نترسید

شاید بتوان اذعان کرد که مهم ترین دلیل ضعف در مهارت گفتاری زبان آموزان  ریشه در یکی از این دو عامل دارد : یک ضعف در مهارت زبانی و دو کمبود اعتماد به نفس؛ که البته رابطه مستقیم و مثبتی با هم دارد، به این صورت که پیشرفت در هر کدام نهایتا به پیشرفت در دیگری منجر  میشود.

بگذارید از جنبه ی دیگری این مبحث را توضیح دهیم؛ همانطور که می دانید زبان انگلیسی در ایران به طور کلی یک زبان خارجی محسوب می شود نه زبان دوم، پس بی شک پیدا کردن مکانی که بتوان با دیگران به انگلیسی گفتگو کرد بسیار سخت و در برخی شرایط غیر ممکن است. راه حل این معضل این است که با تمام وجود از کلاس های آموزشی استفاده کنید، سعی کنید تا فرصتی به دست می اورید صحبت کنید و سوالات خود را به زبان انگلیسی بپرسید  (بله، میتوان به جرات گفت که یادگیری مکالمه انگلیسی تقریبا بدون کلاس غیر ممکن است). عامل دیگر عدم اعتماد به نفس است، که متاسفانه خوداری از اظهار نظر در کلاس ها بیشتر به دلیل ترس از اشتباه، مسخره شدن یا از دست دادن نمره می باشد، که معمولا ترسی کاذب است؛ نا گفته نماند که عوامل فوق به نوع، زمان و فضای کلاس نیز بستگی دارند، اما این حقیقت را فراموش نکنید که تا اشتباه نکنید، نقاط ضعف خود را پیدا نمی کنید و در نتیجه پیشرفت چشمگیری نخواهید داشت. وقتی از حرف زدن دوری کنید دقیقا مثل این می ماند که در حضور پزشک از بیان مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کنید خودداری کنید! (چطور روان تر صحبت کنیم؟)

در آخر، تا میتوانید از فرصت خود استفاده کنید، صحبت کنید و در آن خلاقیت به خرج دهید، هر روز خود را به چالش بکشید،  ترس خود را یک بار برای همیشه کنار بگذارید و تا می توانید اشتباه کنید!

 


انگلیسی فکر کنید!   

شاید سرچشمه بسیاری از مشکلات در گفتار به زبان انگلیسی این باشد که فارسی فک می کنیم و انگلیسی حرف میزنیم! ترجمه یکی از زمانبرترین فرآیند ها برای ذهن انسان است، چرا که یک زبان فقط از رشته ای از کلمات به وجود نیامده و عوامل زیادی باید دست به دست هم بدهند تا  معنایی خاص از موضوعی برداشت شود. حدودا ۵۰% مشکلات گرامری، بیش از ۷۰% مکث ها در زمان صحبت کردن و بسیاری اشتباهات به خصوص در هنگام صحبت کردن از این موضوع سرچشمه میگیرند که ما سعی میکنیم جملات فارسی را در زبان انگلیسی به کار ببریم که اکثر مواقع موفق نخواهیم بود. راه حل این موضوع متاسفانه ساده نیست و مستلزم گذشت زمان و فعالیت ممتد در زبان انگلیسی است. اما ناامید نشوید، قدم اول تعیین کننده ترین قدم خواهد بود، پس برخورد خود را همان طور که گفتیم بیشتر کنید تا از برخورد طبیعی با زبان پاره ای از اصطلاحات را فراگیرید، از فرهنگ واژگان مناسب استفاده کنید (منظور این نیست که هر روز یک کتاب ۶۰۰ صفحه ای با خود حمل کنید، از نرم افزار های معتبر استفاد کنید، هر چه باشد در قرن ۲۱ام  زندگی میکنیم)، سعی کنید تا واژگان جدیدی که در متون با آنها رو به رو می شود را حدس بزنید و در صورت نیاز معنی آنها را بررسی کنید. همیشه از پیش خود را برای گفتگو آماده کنید، جملات را از ابتدا بر پابه ی دستور زبان انگلیسی شکل دهید. اگر از معنای واژه ای مطمئن نیستید حتما از فرهنگ واژگان استفاده کنید. 

با اینکه بعدا در مقاله ی مجزایی به مبحث فرهنگ های واژگانی می پردازیم ولی در این بخش اشاره به این نکته الزامی است؛ یک فرهنگ واژگانی جامع و خوب دید کاملی از معنای دقیق، کاربرد، ساختار یک واژه به دست می دهد.(کدوم دیکشنری به درد می خوره؟)

 

 


 مسیر سفرت را از پیش بدان!

درست است سفر های، به قولی، یکهویی و بی برنامه هم حال خودش را دارد، اما نگذارید تمام زندگییتان یکهویی شود! وقتی بحث یادگیری به میان می آید تمامی موارد فوق فقط در صورتی محقق می شوند که ما برنامه دقیقی برای زندگیمان و سپس مطالعه داشته باشیم. شاید در ابتدا کاری بیهوده به نظر برسد چرا که همه ی ما میدانیم کی چه کار کنیم! اشتباه می کنید یک برنامه مدون  نه تنها به کار و مطالعه ی روزمره ما نظم می دهد بلکه کنترل پیشرفت را نیز آسان تر می سازد. (چطور یک لیست کاربردی وظافت بسازیم؟)

دقیقا مانند مطالعه و یادگیری زبان، برنامه ریزی هم به عوامل مختلفی بستگی دارد ولی بی شک هر فرد تا حدی میتواند به زندگی شخصیش نظم ببخشد. بیاید در قدم اول از برنامه ی بلند مدت هفتگی شروع کنیم، عادت ها، فعالیت ها و ساعت کاری و فراغت را مشخص کنید در هر هفته زمانی را برای مطالعه زمان قرار دهید،؛ حال آن زمان را بر اساس مشغله خود بین روز ها تقسیم کنید و بدانید که همیشه نمیتوانید پا به  پای برنامه پیش بروید پس در برنامه به فکر روز مبادا هم باشید. سپس نوبت به برنامه کوتاه مدت هفتگی میرسد، خوب نکته ظریف در تفاوت این دو برنامه است؛ بر خلاف برنامه بلند مدت این برنامه به هیچ وجه از پیش تعیین شده نیست و آخرین روز هر هفته باید آن را برای هفته آینده بچینیم (اما اینبار برنامه ی بلند مدت حکم یک چهارچوب پازل دارد و تغییرات چند تکه پازل هستند که باید در جای مناسب قرارشان دهیم.). مهم تر از همه، نوبت به برنامه روزانه می رسد که باید آن را هر روز قبل یا بعد خواب مشخص کنیم تا بدانیم امروز دقیقا چه ساعتی، چه کاری باید بکنیم. شاید خیلی سختگیرانه به نظر برسد، تا حدی موافقم قرار هم نیست همیشه اوضاع بر وفق مراد پیش برود اما قول می دهیم داشتن این برنامه ها زندگی تحصیلیتان را دگرگون می کند.

سرانجام، مهم ترین نکته، سفر بدون مقصد بی پایان می ماند، می پرسید یعنی چه؟ بگذارید یک سوال بپرسم: ((چرا میخواهید زبان بیاموزید؟))

بله هدف در مسیر پیشرفت اولین و مهم ترین عامل است، بدون هدف چطور راه را از بیراه تشخیص دهیم؟

پس هدف اصلی خود را بدانید و در آن مسیر قدم بردارید اما برای موفقیت و حفظ انگیزه باید آن را به گام ها قابل دسترسی تبدیل کنید تا رشد خود را ببینید و بدانید کجا هستید و باید به کجا برسید. (چطور از یادگیری دلسرد نشویم؟)

نوشته های اخیر

دسته بندی ها

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش

سبد خرید